سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com عشق

هر شب مرا با خود میبری ، میبری به جایی که تاریک است و روشنایی آن تویی

هرشب مرا به اوج میبری ، میرسیم به جایی که نگاهت همیشه آنجا بود

ما یکی شده ایم با هم ، همیشگی شده عشقمان، بگو از احساست برای من…

همیشه میگویم تو تا ابد برایم یکی هستی ،

یکی که عاشقانه دوستش دارم ، یکی که برایم یک دنیاست….

دنیای زیبایی که درون آنم ، ببین یک دیوانه دائم نگاهش به چشمان توست ، من همانم!

ببین که حالم ، حال همیشگی نیست ، اینجا ، همینجایی که هستی باش، که قلبم بدون تو زنده نیست

ما عاشقانه مانده ایم برای هم ، من برای تو هستم و تو برای من ،

تمام نگاهت را هدیه کن به چشمان عاشق من…

هر زمان فکر بی تو بودن میکنم نفسم میگیرد،

اگر نباشی قلبم بی صدا میمیرد،مثل حالا باش ،

مثل حالا عاشقانه دوستم داشته باش ، نه اینکه فردا بیاید و  بیخیال ما باش….

گفته بودم که با تو نفس میگیرم ، گفته بودم با تو در این زندگی تنها رنگ عشق را میبینم ،

رنگی به زیبایی چشمانت ، اگر دست خودم بود دنیا را فدا میکردم برای همیشه داشتنت

تو را با هیچکس عوض نمیکنم ، عشقت را همیشه

در قلبم میفشارم و به داشتنت افتخار میکنم

تو را که دارم دیگر تنهایی را در کنارم احساس نمیکنم ،

غم به سراغم نمی آید و دیگر به جرم شکستن اعتراف نمیکنم!

ما یکی شده ایم با هم ، گرمای زندگی با تو بیشتر میشود

و اینجاست که دیوانه میشود از عشقت دل عاشق من…

منبع:» مهدی لقمانی






تاریخ : جمعه 90/12/19 | 10:48 عصر | نویسنده : جواد | نظرات ()

عشق

از تو میگذرم بی آنکه دیگر تو را ببینم ،

از تو میگذرم بی آنکه خاطره ای را از تو بر دوش بکشم ،

نمیخواهم دیگر طعمی را از عشق بچشم.

از تو میگذرم ، تویی که گذشتی از همه چیز ،

این را هم فراموش میکنم ، جای من در اینجا نیست!

میروم تا آرام باشی ، تا از شر من و احساسم راحت باشی ،

میروم تا روزی پشیمان شوی ،حیف احساسات عاشقانه ام بود ،

میروم تا با کسی دیگر همنشین شوی

از تو میگذرم و شک نکن که فراموشت میکنم ،

هر چه شمع و شعله و آتش بود را در قلبم خاموش میکنم ....

نه اندیشیدن به تو فایده دارد ، نه فکر کردن به خاطره هایت ،

حالا آنقدر به دنبالم بیا تا خسته شود پاهایت....

تو لیاقت مرا نداری ، از تو میگذرم تو ارزشی برایم نداری....

کارت شده بود دلشکستن و بی وفایی ،

روز و شب من این شده بود که از تو سوال کنم کجایی؟؟

چرا پاسخی به دل گرفته ام نمیدهی ،

چرا سرد شده ای و مثل آن روزها سراغی از من نمیگیری؟

فکر کرده ای کیستی، برو با همان عاشقان سینه چاکت ،

برو که تو با یک نفر راضی نیستی!

از تو میگذرم بی آنکه تو را ببینم ،

محال است دیگر برگردم ، حتی اگر از غم و غصه بمیرم....

از تو میگذرم و بی خیالت میشوم ،

شک نکن بدون تو از شر هر چه غم در این دنیاست راحت میشوم

اشتباه گرفته ای ، من آن کسی که میخواهی نیستم ،

تا هر چه دلت خواست با دلش بازی کنی ،

میروم تا حتی نتوانی یک لحظه هم نگاهم کنی....

از تو میگذرم بی آنکه لحظه ای برگردم و تو را ببینم ،

یک روز بیا تا حساب تمام بی محبتهایت را از قلب شکسته ام برایت بگیرم.... 

منبع: وبسایت دفتر عشق






تاریخ : دوشنبه 90/12/15 | 10:9 صبح | نویسنده : جواد | نظرات ()

فکر کردن به تو ، کار شب و روز من شده ،

بس که حالم گرفته است ، چشمانم غرق در اشکهایم شده ....

دیگر گذشت ، تو کار خودت را کردی ، دلم را شکستی و رفتی ....

همه چیز گذشت و تمام شد ، این رویاهای من با تو بود که تباه شد...

انگار دیگر روزی نمانده برای زندگی ،

انگار دیگر دنیای من بن بست شده ، راهی ندارم برای فرار از غمهایم...

این هم جرم من بود از اینکه برایت مثل دیگران نبودم،

کسی بودم که عاشقانه تو را دوست داشت ،

دلی داشتم که واقعا هوای تو را داشت ....

دیگرگذشت ، حالا تو نیستی و من جا مانده ام ،

تو رفته ای و من بدون تو تنها مانده ام ،

تو نیستی و من اینجا سردرگم و بی قرار مانده ام....

فکر دل دادن و دلبستن را از سرم بیرون میکنم ،

هر چه عشق و دوست داشتن است را از دلم دور میکنم،

اگر از تنهایی بمیرم هم دلم را با هیچکس آشنا نمیکنم....

دیگر بس است ، تا کی باید دلم را بدهم و شکسته پس بگیرم،

تا کی باید برای این و آن بمیرم؟

در حسرت یک لحظه آرامشم ،

دلم میخواهد برای یک بار هم که شده شبی را بی فکر و خیال بخوابم...

تو هم مثل همه ، هیچ فرقی نداشتی ،

هیچ خاطره ی خوبی برایم جا نگذاشتی ،

حالا که رفتی ، تنها غم رفتنت را در قلبم گذاشتی....

گرچه از همان روز اول میخواستمت ،

گرچه برایم دنیایی بودی و هنوز هم گهگاهی میخواهمت ،

اما دیگر مهم نیست بودنت ، چه فرقی میکند بودن یا نبودنت؟

سوز عشق تو هنوز هم چهره ام را پریشان کرده ،

دلم اینجا تک و تنها راهش را گم کرده ،

این شعر را برای تو نوشتم بی پرده ،

هنوز هم دلت نیامده و خیالت ، خیال مرا پریشان کرده .... 

منبع : وبسایت عشق غوغا ی عشق در دفتر عشق (مهدی لقمانی )






تاریخ : شنبه 90/12/6 | 7:16 عصر | نویسنده : جواد | نظرات ()
       

.: Weblog Themes By BlackSkin :.
 قالب وبلاگ
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ